تقاطع – مرکز مطالعات لیبرالیسم: گروهی متنوع از کارشناسان ارشد سیاست خارجی امریکا متشکل از اعضای سابق کنگره، سفیران و دیپلماتهای بازنشسته، روسا و مدیران نهادهای غیرانتفاعی و اندیشکدهها، نویسندگان و چهرههای دانشگاهی، در نامهای سرگشاده به کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده، از آنها خواستهاند که متعهد شوند در صورت انتخاب شدن، کمک به گسترش دموکراسی و حقوق بشر در جهان را مبنای سیاست خارجی خود قرار خواهند داد.
در میان ۱۳۹ امضاکنندهی این نامه، اسامی چهرههایی چون “فرانسیس فوکویاما” (نویسنده، استاد دانشگاه و اندیشمند سیاسی)، “نیکلاس برنز” (معاون سابق وزارت خارجه)، “زلمای خلیلزاد” (سفیر سابق در افغانستان، عراق، و سازمان ملل)، “الیوت کوهن” (مشاور سابق وزیر خارجه امریکا)، “الیوت آرامز” (معاون سابق حقوق بشر و امور بشردوستانهی وزارت امورخارجه)، “برایان آتوود” (مدیر سابق USAID)، “الیزابت بگلی” (سفیر سابق در پرتقال)، “هاوارد برمن” (عضو سابق کنگره)، “جیمز بلانچارد” (سفیر سابق در کانادا، عضو سابق کنگره، فرماندار سابق ایالت میشیگان)، “هُوارد دین” (فرماندار سابق ایالت ورمانت)، “نانسی روبن” (سفیر سابق ایالات متحده در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل)، “لری دایاموند” (استاد دانشگاه و محقق ارشد در موسسه هووِر)، “تامس گرت” (از مدیران ارشد موسسه بینالمللی جمهوریخواهان)، “باربارا هیگ” (معاون “بنیاد ملی برای دموکراسی”) و “ریچارد کریمر” (مدیر ارشد در “بنیاد ملی برای دموکراسی) دیده میشود.
ترجمهی فارسی این نامه را که نسخهی انگلیسی آن در مجلهی “فارین پالیسی” منتشر شده، در ادامه میخوانید.
نامزدهای محترم ریاست جمهوری،
ایالات متحده بر مبنای اصول زندگی، آزادی، و جستجوی خوشبختی پایهگذاری شده است، و برای دهههای متوالی پشتیبانی از دموکراسی و حقوق بشر در سراسر دنیا یکی از پایههای اصلی سیاست خارجی امریکا بوده است. در حالی که ایالات متحده مجبور است روابط خود را با بسیاری از دولتهای خارجی اقتدارگرا حفظ کند، اما دلایل بسیار خوبی برای این موضوع که اکثریت متحدان نزدیک و صمیمی ما کشورهایی دموکراتیک هستند، وجود دارد.
کشورهای آزاد برای ایالات متحده شرکایی از نظر اقتصادی موفقتر، باثباتتر، و قابل اعتمادتر هستند. احتمال کمتری وجود دارد که جوامع دموکراتیک علیه همسایگان یا مردم خود جنگ یا خشونت به کار ببرند. همچنین احتمال کمتری وجود دارد که حکومت آنها سقوط کند یا ناتوان شود و این کشورها آنطور که شاهد هستیم به مراکز مناسبی برای تروریسم و بیثباتی مانند سوریه تبدیل شوند. این یعنی پیشرفت دموکراسی در جهت منافع ایالات متحده است و به نظم و صلح در سراسر جهان کمک میکند.
در طی چهار دههی گذشته، تعداد کشورهایی که آزاد و دموکراتیک هستند تقریبا دو برابر شده است. مردم از امریکای لاتین و اروپای مرکزی تا شرق آسیا و آفریقای مرکزی و جنوبی، دولتهای مسوولیتپذیر و پاسخگو را ترجیح دادهاند. این پیشرفت قابل توجه، ریشه در عطش و اشتیاقی جهانی برای آزادی و کرامت دارد. اما پشتیبانی محکم امریکا از حقوق بشر و دموکراسی نیز در این امر تاثیرگذار بوده است؛ سیاستی که دولتهای هر دو حزب امریکا ادامه دادهاند. این پشتیبانی نه تنها ابزاری برای بیان ارزشهای زیربنایی کشور ما که همچنین انتخابی عملگرایانه برای تبلیغ سیستمی از کشورداری بوده که امنیت را افزایش میدهد، بازارهایی با ثبات به وجود میآورد و از حقوق بشر پاسداری میکند.
ما از شما درخواست میکنیم که این هدف را بپذیرید و آن را بخش مرکزی برنامهی سیاست خارجی خود قرار دهید.
در سالهای اخیر، رژیمهای اقتدارگرا مانند روسیه و چین سرکوب خود را افزایش دادهاند. آنان پیشرفت دموکراسی را نه تنها در درون مرزهای خود که در کشورهای همسایه نیز به عنوان تهدیدی برای قدرت انحصاری خود میدانند. رفتار یک رژیم با مردم خود اغلب نمایانگر رفتار آن در قبال کشورهای همسایه و فراتر است. در نتیجه نباید از این موضوع تعجب کنیم که بسیاری از چالشهای سیاسی، اقتصادی، و امنیتی که با آنها روبرو هستیم از سوی مکانهایی مانند مسکو، پکن، پیونگیانگ، تهران، و دمشق هدایت میشود.
حکومتهای سرکوبگر ذاتا بیثبات هستند و برای حفظ قدرت خود باید به سرکوب جنبشهای دموکراتیک و جامعه مدنی بپردازند. آنها همچنین منبع و صادرکننده فساد شدید هستند که خطری بینالمللی و فراگیر برای دموکراسیهای باثبات در سراسر جهان است.
در نتیجه، دموکراسی تحت حمله قرار گرفته است. طبق گزارش “خانهی آزادی”، طی ده سال گذشته، آزادی در سراسر دنیا هر سال سیر نزولی داشته است. این حقیقت، ضرورت همکاری ایالات متحده با دموکراسیهای دیگر برای حمایت از اصلاحطلبان دموکراسیخواه در سراسر جهان را افزایش میدهد.
پشتیبانی از آزادی در سراسر دنیا به معنی تحمیل ارزشهای امریکایی یا دخالت نظامی نیست. این امر در کشورهای غیردموکراتیک به معنی کمک صلحدوستانه و خلاق به به فعالان محلی است که برای دستیابی به اصلاحات دموکراتیک تلاش میکنند و از ایالات متحده انتظار پشتیبانی معنوی، سیاسی، دیپلماتیک، و گاه مادی دارند. این فعالان در تلاش برای رسیدن به جامعهای دموکراتیک، اغلب خطر زندان، شکنجه، و مرگ را پذیرا میشوند، و استقامت و شجاعت آنان در میان این خطرات، سزاوار حمایت ما است. کمک به آنان در عمل، وفاداری به اصولی است که کشور ما بر مبنای آنها بنا شده است.
حمایت از دموکراسی شامل همکاری دولت ایالات متحده با آن سازمانهای غیر دولتی است که برای آوردن آزادی به کشور خود تلاش میکنند. و البته گاه شامل همکاری با حکومتهای دموکراتیک نوبنیاد نیز میشود که نیاز به تقویت نهادهای قضایی و انتخاباتی خود دارند. این امر نیازمند منابعی است که کنگره باید به ارائهی آنها ادامه دهد، و کمکهای خارجی نیز باید با عملکرد مثبت در زمینهی حقوق بشر و پیشرفت آزادیهای بنیادین در ارتباط باشد.
این مهم، همچنین نیازمند حمایت دیپلماتیک در بالاترین سطوح قوه مجریه است، از طریق تمامی سازمانهای دولتی و همچنین کنگره. این یعنی ملاقات با فعالان دموکراتیک از نقاط مختلف دنیا و اعتراض کردن به نیابت از آنان. حمایت رسمی و نشان دادن همبستگی با تلاشهای این افراد شجاع در جهت ساختن آیندهای بهتر برای کشورشان، کاری درست و اخلاقی است. با کمک به آنان در مبارزاتشان برای آزادی و عدالت، ما دنیایی امنتر برای ایالات متحده به وجود خواهیم آورد.
هیچ روش ساده و واضحی برای حمایت از حقوق بشر و دموکراسی وجود ندارد. اما ویژگیهایی بنیادین و جهانی وجود دارد که ما باید بر آنها تأکید کنیم: نهادهای انتخاباتی، حکومت قانون، پاسخگویی و مسوولیتپذیری، انتخابات آزاد، مبارزه با فساد، رسانههای آزاد (از جمله اینترنت)، جامعهی مدنی فعال، اتحادیههای تجاری مستقل، حقوق مالکیت، بازارهای باز، حقوق زنان و اقلیتها، و آزادی بیان، تجمع، و مذهب.
بسیاری از آمریکاییها میپرسند چرا ایالات متحده باید بارِ حمایت از آزادی و دموکراسی را در سراسر جهان به دوش بکشد؟ اما درواقع تعداد در حال افزایشی از دموکراسیها در اروپا و آسیا، و همچنین سازمانهای جهانی، به میزان قابل توجهی در حال گسترش منابع خود برای اینگونه کمکها هستند. ما باید همکاری خود با سازمانها و دموکراسیهای همفکر را افزایش دهیم؛ از جمله با دموکراسیهای نسبتاً جدید که مشتاق کمک به دیگرانی هستند که برای آزادی تلاش میکنند.
برخی استدلال میکنند که ما مجبوریم بین پیروی از آرمانهای دموکراتیک یا امنیت ملی یکی را انتخاب کنیم و دنبال کردن هر دو غیر ممکن است. اما این یک انتخاب غلط است. ما به این موضوع واقفیم که ایالات متحده منافع دیگری نیز در حوزههای اقتصاد، انرژی، و امنیت دارد که در ارتباط با کشورهای دیگر باید در نظر بگیرد و دموکراسی و حقوق بشر نمیتواند تنها اهداف سیاست خارجی باشد. اما اغلب اوقات برای بهبود کوتاهمدت یک رابطه دوجانبه، دموکراسی و حقوق بشر، مورد بیمهری یا به طور کامل مورد بی توجهی قرار میگیرد. این بیثباتی که برای دهههای متمادی تبدیل به ویژگی اصلی خاورمیانه شده است، نتیجه مستقیم چندین نسل سرکوب اقتدارگرایانه، نداشتن دولتی پاسخگو، و سرکوب جامعه مدنی است؛ همان درخواستهای عزت و احترام به حقوق اولیه بشر که ما در بهار عربی و بعد از آن، شاهدشان بودهایم. در دراز مدت، این ما هستیم که هزینهی بیثباتی و منازعات ناشی از سقوط یک رژیم فاسد و اقتدارگرا را پرداخت میکنیم.
درخواست ما این است که جایگاه دموکراسی و حقوق بشر را در اهداف سیاست خارجی خود بالا ببرید. اکنون دوران چالشبرانگیزی برای آزادی است. در حالی که برخی کشورها برای به کارگیری دموکراسی تلاش میکنند، رژیمهای اقتدارگرای قدرتمند، شهروندان خود را مورد خشونت و آزار قرار میدهند و در عین حال همسایگان خود را نیز تضعیف میکنند. اما این حکومتهای اقتدارگرا نیز آسیبپذیر هستند. در سراسر دنیا مردم در حال نشان دادن تمایل خود به دموکراسی انتخاباتی و دولت پاسخگو هستند. در نتیجه، پتانسیلی واقعی برای بازسازی روند دموکراسیخواهی جهانی وجود دارد.
برای وقوع این امر، ایالات متحده باید رهبری را بر عهده بگیرد و به همراه سایر متحدان دموکراتیک خود، از تلاشهای خودجوش مردم برای آزادی بیشتر در جامعه و دموکراتیکتر شدن حکومتهایشان حمایت کند.
ما از شما میخواهیم متعهد شوید که در صورت انتخاب شدن به عنوان رییس جمهور ایالات متحده، این رهبری را برعهده خواهید گرفت و آرمان دموکراسی و حقوق بشر را دنبال خواهید کرد.
با سپاس