تقاطع: پنج سال قبل، زمانی که پزشکان تصمیم داشتند دستگاههای پشتیبان را از “مَت دیویس” ۲۲ ساله جدا کنند و به زندگی او که در وضعیت بیهوشی کامل بود، پایان دهند، آنچه جلویشان را گرفت، همسر وفادارش، “دَنیِل” بود.
این زوج امریکایی، تنها هفت ماه قبل از آنکه “مَت” دچار یک سانحه تصادف موتورسیکلت شود و به کُما برود، با هم ازدواج کرده بودند و تنها ۹ روز پس از تصادف، پزشکان به دَنیل ۲۳ ساله گفتند که همسرش، فقط ۱۰ درصد شانس بازگشت به زندگی دارد.
دَنیل به تلویزیون محلی WTOC میگوید: «آنها گفتند که اگر در اختیار خودشان بود، دستگاه را از برق میکشیدند و اجازه میدادند “مَت” برود چرا که معتقد بودند او دیگر بیدار نخواهد شد.»
اما این تازهعروس اجازهی این کار را نداد: «خواستم که به او زمان بیشتری بدهند شاید که وضعیتش بهتر شد. ما واقعا این شانس را نداشتیم که زندگی مشترکمان را شروع کنیم و من قصد نداشتم تسلیم شوم.»
مَت به مدت سه ماه در کُما باقی ماند و در این مدت علائم کمی بهبود را نشان داد. پس از آن بود که دکترها او را به خانه فرستادند به این شرط که دنیل و مادرش ۲۴ ساعته از وی مراقبت کنند.
این مادر و دختر مهربان، هر روز لباس تمیز به مَت میپوشاندند. او را حمام میکردند و از طریق یک لوله به وی غذا میدادند. همچنین روزانه ۲۰ داروی مختلف به مَت داده میشد.
چند هفته بعد بود که معجزه اتفاق افتاد. وقتی که دنیل از مت خواست تا کلاهی که در دستش بود بر روی سرش بگذارد، او در پاسخ به دنیل، دهانش را باز کرد و گفت: «دارم سعی میکنم.»
بعد که مَت شروع به حرف زدن کرد، مشخص شد که او حافظهاش را از سه سال قبل از حادثه تصادف از دست داده است. بدین ترتیب او دنیل را نیز به یاد نمیآورد.
دنیل میگوید: «ما مبارزه برای بازگرداندن او را در بازپروری آغاز کردیم. مت در آنجا به مدت سه ماه تحت نظر گفتاردرمانی و رفتاردرمانی قرار گرفت و وقتی بیرون آمد میتوانست حرف بزند؛ بخندد؛ آواز بخواند؛ جوک بگوید؛ و بخورد و بیاشامد.»
او همچنین با یک کمک حداقلی میتوانست حمام کند و با کمک واکر راه برود.
سه سال بعد شرایط مت بهبود یافت. این زوج حالا با هم بازی میکنند و در کلاسهای یوگا شرکت میکنند. مت همچنین به تازگی، رانندگی با اتومبیل دندهای را شروع کرده است.
با این وجود، دنیل با مشکل پرداخت صورتحسابهای درمان مت روبهرو است چرا که بیمه، دیگر آنها را تقبل نمیکند.
در این میان، مت، توصیهای به مردهای متاهل دارد: «زبالهها را بیرون بگذارید، چرا که ممکن است روزی فرا برسد که نتوانید این کار را انجام دهید.»